محمد رضا بزمشاهی- از سخنانی که در کلام امام بسامد فراوان دارد مسئله وظیفه و نتیجه است سخنی که از ایشان بسیار شنیدهشده این است که ما مأمور به انجاموظیفه هستیم و نگران نتیجه کار نیستیم این سخن مانند هر سخن دیگری اگر از جایگاه خود خارج شود نتایج نادرستی به بار خواهد آورد عدهای از بدخواهان و جمعی نیز به دلیل کجفهمی این سخن را بهگونهای تعبیر کردهاند که از آن نوعی عدم تعقل و رفتارهای نسنجیده استنتاج میشود! البته وقتی از آیات قرآن که کلامی الهی است برداشتهای نادرست و ناشی از کجفهمی صورت میگیرد جای شگفتی نیست که از سخنان فردی چون خمینی کبیر که شاگردی مکتب اهلبیت و ائمه معصومین افتخاری برای وی بود برداشتهای نادرست صورت گیرد.
نگاهی به سیره امام نشان میدهد که در این مقوله دو گفتمان بهظاهر متعارض وجود دارد از یکسو امام به بحث انجاموظیفه بدون دغدغه از نتیجه تکیه دارد ولی در سوی دیگر نگران نتیجه بعضی رفتارها و حتی نتیجه صدور بعضی از فتواهای فقهی است و تأکید دارد که مبادا کاری کنیم که اسلام در اداره امور کشور ناتوان و ناکارآمد جلوه کند همچنین در موارد فراوان تأکید دارد که مبادا رفتارهای ما باعث بدنامی اسلام و شکست اسلام شود
پرسش این است که این دو نوع سخن را چگونه میتوان باهم جمع کرد آیا تناقض یا تضادی در میان است؟
نگاه عمیقتر به سیره عملی امام نشان میدهد که این دو نهتنها تناقض یا تضادی ندارند بلکه مکمل یکدیگرند زمانی میتوان با اطمینان به تشخیص و وظیفه عمل کرد و دغدغهای از نتیجه نداشت که یک پیام آسمانی وظیفه انسان را مشخص کرده باشد اما در دوران کنونی که ارتباط مستقیم بین انسانها و عالم وحی ممکن نیست چگونه میتوان بدون دغدغه از نتیجه به آنچه وظیفه خود تشخیص میدهیم عمل کنیم پاسخ این پرسش در آیه ۱۵۹ از سوره آلعمران یافت میشود آنجا که به پیامبر میفرماید: وَشاوِرْهُمْ فی الْإَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَّکَلْ عَلَی الّلَهِ
پیام این آیه این است که ابتدا همه دیدگاهها را دریافت کرده و ازنظر همه صاحبنظران استفاده کنیم و درنهایت بااراده محکم و بدون سستی تصمیم نهائی را اتخاذ نمائیم در این مرحله است که با توکل به خداوند میتوان به آنچه بهعنوان وظیفه تشخیص دادهشده عمل کرد و دغدغهای از نتیجه نداشت در ابتدا باید روند تصمیمگیری عقلانی و عقلائی باشد یعنی هم عقلانی باشد هم موردپذیرش عقلای زمان قرار گیرد در اینجاست که گاهی اوقات باید تصمیمهای سخت و منحصربهفرد گرفت جایی که بین عقلا اختلافنظر است و هرکدام از زاویهای نگاه میکنند در این مرحله نیاز به یک تصمیم است این تصمیمگیری باید جدی و صریح و شجاعانه باشد که آن را وظیفه مینامیم وقتی فهمیدیم که وظیفه چیست آنگاه باید به خداوند توکل کرد توکل به خدا به معنای کار نسنجیده و خلاف تدبیر نیست بلکه در مواردی است که میخواهیم کاری سنجیده و مدبرانه انجام دهیم در اینجاست که خداوند انسان متوکل را یاری خواهد کرد.
سخنانی که امام در مورد انجاموظیفه گفته است تعارضی با دوراندیشی و فکر کردن به عاقبت و نتیجه و تبعات مارها ندارد بلکه توجه به تبعات آنچه انجام میدهیم نیز بخشی از مرحله تشخیص وظیفه است بهعبارتدیگر چیزی که باید نگران آن باشیم تبعات کاری است که انجام میدهیم از همین رو امام خمینی در نخستین ماههای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تأکید دارد که ما دو وظیفهداریم یک وظیفه کوچکتر که آن حفظ نظام است و یک وظیفه بزرگتر که آن حفظ اسلام است و در ادامه میفرماید اگر درروند مبارزه با شاه شکست میخوردیم خیلی غصه نداشت چون به وظیفه خود عمل کرده بودیم و اسلام شکست نخورده بود همانگونه که امام علی در جنگ با معاویه پیروزی نظامی نداشت و امام حسین در جنگ بایزید نتوانست به پیروزی نظامی برسد اما مکتب اسلام محفوظ ماند. (صحیفه امام جلد ۱۰ صفحه ۱۰۷ نقل به مضمون)
مصداق این رفتار را در دوران جنگ میتوان دید امام باآنکه نظر خاصی در مورد ادامه جنگ داشت اما بعد از اطلاع از دیدگاههای موجود در آن زمان تصمیم سخت را گرفت و باقدرت و شجاعت بر آن ایستاد و مسئولیت آن را پذیرفت در زمان پایان جنگ نیز شجاعانه مسئولیت آن را به عهده گرفت و نگران آبروی خویش نشد.
جمعبندی آنکه عمل به تشخیص خرد جمعی وظیفه است و هر نتیجهای که حاصل شود جای ملامت و سرزنش نیست.
اما این سخن وقتی از جایگاه خود خارج شود میتواند زمینهساز ارتجاعیترین و بنیادگرایانه ترین رفتارها گردد متحجران و بنیادگرایان عبارت عمل به وظیفه بدون دغدغه نتیجه را به صورتی غلط و کاریکاتور به کار میبرند.
آنچه امام خمینی را از سایرین متمایز کرد و موجب امتیاز و فاصله او شد بخش دوم اندیشه او است که تأکید بر سنجش تبعات رفتارها و نظریات در اداره جامعه وزندگی شخصی انسانها دارد و این ممیزه و فاصلهای است که با تحجر فکری ایجاد مینماید از دید امام فتاوای فقهی و تصمیمات حکومتی وقتی صحیح است که موجب آثار منفی برای دین و ارائه چهرهای ناتوان و ناموجه از اسلام در عصر حاضر نگردد و متأسفانه این بخش از دیدگاههای ایشان مورد غفلت واقعشده است و جای آن دارد که عالمان دینی به این بخش بیشتر بپردازند.
نیاز امروز ما شناخت سیره عملی بنیانگذار جمهوری اسلامی و پیامآور عزت اسلامی ملت ایران و ارائه مفاهیمی روزآمد از آن است