مجلسیان! خودکرده را تدبیر نیست
محمدرضا بزمشاهی- دریکی دو سال اخیر بحثی جدی در محافل سیاسی و بهتبع آن در سطحی از جامعه طرحشده است که دیگر مجلس شورای اسلامی آن اثرگذاری قبل را ندارد دامنه این بحث آنچنان بالاگرفته که بعضی نمایندگان مجلس هم بر این سخن اصرار دارند شاید بتوان گفت دو عامل اصلی کاهش شدید مشارکت مردم در انتخابات اخیر مجلس رد صلاحیت گسترده و نیز تقویت همین تفکر است که مجلس دیگر مثل گذشته در نظام اثرگذار نیست البته اگر هم نظارت استصوابی نبود و شورای نگهبان اقدام به رد صلاحیت اکثر نامزدهای مؤثر در انتخابات نمینمود با این تفکر و با این ذهنیت ایجادشده بازهم نمیتوانستیم شاهد مشارکت رضایتبخش مردم در انتخابات باشیم در این نوشته بر آنم که از زاویهای متفاوت به چرائی این روند و به حاشیه رفتن مجلس بپردازم:
برای واکاوی علل کاهش نقش مجلس در تصمیمات اصلی نظام به موارد مختلفی میتوان اشاره کرد بیمیلی بعضی از دستگاهها و تصمیم سازان به نهادهای انتخابی و تمایل به تصمیمات فراقانونی یکی از این دلایل و علل است اما آنچه این بیمیلی و رجوع به دستگاهها و نهادهای فراقانونی را مقبولیت داده عامل دیگری است که کمتر به آن توجه شده است و آن خود نمایندگان مجلس و نحوه عملکرد آنان بوده است.
شاید برای نمایندگان این سخن کمی تلخ باشد اما اگر امروز در سیستم حاکمیتی نظام مجلس به بازی گرفته نمیشود مقصر آن خود نمایندگان هستند عملکرد مجلسیان بهگونهای بوده که درمجموع نظام به این نتیجه رسیده که فقط مایه معطلی امور هستند برای نمونه به عملکرد مجالس اخیر دقت کنید.
کدام مصوبه مهم را مجلس توانسته به انجام برساند در بحث قیمت بنزین عملکرد مجلس فقط توقف و ممانعت بوده است نمایندگان به علت اینکه خاستگاهی پوپولیستی داشته و نه به احزاب پاسخگو هستند و نه منافع کلان کشور برایشان مهم است و فقط به گرفتن رأی از مردم فکر میکنند شجاعت تصمیمهای سخت را ندارند وقتی کشور با مشکلی به نام افزایش افسارگسیخته مصرف بنزین مواجه است چه باید کرد یکی از راهها واقعی کردن قیمت بنزین است در سالهای گذشته دولت بارها در لایحه بودجه تقاضای افزایش آرام قیمت مواد سوختی را طرح کرد اما واکنش مجلس چه بود؟
یک “نه” بزرگ
اگر نمایندگان باقیمت پیشنهادی دولت مخالف بودند خب قیمت دیگری پیشنهاد میکردند این حق نمایندگان است که در یک سیستم دموکراسی به پیشنهاد دولت حاشیهای داشته باشند اما اصرار بر مخالفت با یک امر ضروری برای کشور و نداشتن جایگزین مناسب در سیستمی که در شرایط اضطراری است و نهادهای انتخابی آنهم آنچنان قدرتمند نیستند هر مدیری را بهسوی دستگاههای فراقانونی سوق میدهد در مورد دیگر زمانی که دولت تقاضای ایجاد چند منطقه آزاد تجاری در بعضی نقاط کشور را دارد ابتدا نمایندگان مخالفت میکنند چرا! نه به خاطر اینکه مناطق آزاد موجب تخریب اقتصادی میشود گرچه بهظاهر این سخن را بر زبان میآورند اما در ادامه معلوم میشود که مشکل آنان این است که چرا در شهر و استان خودشان منطقه آزاد نیست چنین نگاه غیرمسئولانه نمیتواند راهگشای امور کلان کشوری باشد.
در اصلاح مالیات بر ارزشافزوده نیز همین مسئله دیده میشود معافیتها چنان زیاد شده که باید قصه را وارونه کرد یعنی اصل بر معافیت از مالیات بر ارزشافزوده است مگر بعضی اصناف خاص
متأسفانه این ضعف در ادوار اخیر مجلس بیشتر از سایر مجالس مشاهده میشود گرچه در مجلس اول در ماجرای آزادی گروگانها رفتاری برخلاف مصالح ملی سر زد اما آن مجلس فاقد تجربههای امروزی بود اما در اکثر موارد دورههای نخست مجلس عملکردی مسئولانهتر از مجلسیان اخیر داشتند.
نکته دیگر اینکه متأسفانه نمایندگان مجلس شورای اسلامی افرادی رازدار نیستند و نشان دادهاند صلاحیت اطلاع از مسائل سری کشوری را ندارند اگر قرار بود در زمان جنگ همچنین نمایندگانی داشته باشیم معلوم نبود وضعیت کشور ما چه میشد در آن زمان باوجود شرایط خاص جنگی کمترین مسئله امنیتی و سری از سوی نمایندگان مجلس طرح نمیشد یا شاید هم بسیار معدود باشد مواردی که نمایندگان مجلس مسائل سری کشور را افشا کرده باشند فراتر از بحث جنگ در آن دوره حتی اختلافات بین امام خمینی و آیتالله منتظری هم توسط نمایندگان مجلس آشکار و علنی نشد اما متأسفانه نمایندگان ادوار اخیر مجلس هنر خود را افشای اسرار میدانند بارها دکتر ظریف از نمایندگان مجلس به خاطر سخنان غیرمسئولانه و بیان مطالب ناروا و نادرست گلایه کرده است در مجلس دوم یکی از جدیترین و سریترین مسائل کشور یعنی ماجرای مک فارلین اتفاق افتاد اصل ماجرا از سوی نمایندگان افشا نشد بعدازآنکه ماجرا علنی شد عده قلیلی از نمایندگان قصد استفاده سیاسی از آن را داشتند که قضایای خاص خود را در پیآورد اما آیا نمایندگان ادوار اخیر مجلس ظرفیت برخورد مسئولانه با مسائل سری کشور رادارند؟
وقتی نمایندهای شخصیت سیاسی خود را در توئیت میداند نتیجه این خواهد شد که احساس کند هرروز برای آنکه لایک بیشتری داشته باشد و از ذهنها بیرون نرود مطلبی درست یا نادرست را افشا کند.
باآنکه شرایط تحصیلی مجالس اول تا پنجم سواد خواندن و نوشتن بود و در دوره ششم به فوقدیپلم افزایش یافت اما کیفیت آن ادوار بسیار بالاتر از ادواری است که همه نمایندگان آن فوقلیسانس یا دکترا دارند.
آسیبشناسی این مسئله مجال دیگری میطلبد اما بهطور اجمال باید گفت گرچه مجلسٰ “مجلس نخبگان” نباید باشد بلکه “مجلس مردم: است اما آفت این مجلس عوامزدگی است وقتی نمایندگان مجلس عوامزده شوند و تحت تأثیر جوسازیهای عوامانه عمل کنند ضعف و انحطاط مجلس آغاز میشود این روند از دوره ششم شکل گرفت در آن زمان نیز افرادی آگاه سالم و شجاع به خاطر عوامزدگی و غوغا زدگی نتوانستند مسئولانه عمل کنند.
گرچه عملکرد شورای نگهبان در رد صلاحیت گسترده نامزدهای مؤثر در انتخابات یکی از عوامل کاهش جایگاه مجلس در نظام است اما اگر روحیه پاسخگویی به احزاب و پرهیز از غوغا زدگی و عوامیگری در نمایندگان حاکم نگردد وجود بهترین و نخبهترین افراد هم نمیتواند جایگاه مجلس را بازگرداند.
شعار “نماینده مستقل” یکی از آفتهای مجلس است و این شعار زمینهساز سقوط بهسوی پوپولیسم گردیده است.
اگر میخواهیم قوه مقننه جایگاه خود را بازیابد لازم است ضمن اجازه حضور به همه افراد مؤثر واجد شرایط در انتخابات بهسوی تقویت نقش احزاب در تشکیل مجلس حرکت کنیم.